الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال: آشنایی با انواع الگوها و موارد استفاده از آنها
تاریخ انتشار : اردیبهشت ۱۲, ۱۴۰۲ تاریخ به روز رسانی : دی ۲۴, ۱۴۰۲ نویسنده : ریحانه مسافر زمان مورد نیاز مطالعه : 18 دقیقه تعداد بازدید : 257 بازدید۱. الگوهای هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک، یا الگوهای قیمتی، الگوهایی هستند که به طور معمول در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند. این الگوها بر اساس نسبتهای مشخصی از حرکات قیمت ساخته شدهاند و برای تشخیص تغییرات در جهت حرکت بازار استفاده میشوند.
اهمیت الگوهای هارمونیک در تجارت این است که با کمک آنها میتوان در تحلیل بازار و پیشبینی جهت حرکت قیمت ارزها، سهام و دیگر ابزارهای مالی موفقیت بیشتری داشت. با توجه به این که بازار مالی به شدت پویا و پیچیده است، تحلیلگران و معاملهگران همواره به دنبال ابزارهایی هستند که به آنها در تصمیمگیری و مدیریت ریسک کمک کنند و الگوهای هارمونیک ابزاری قدرتمند در این زمینه هستند.
همچنین، استفاده از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال به تحلیلگران و معاملهگران این امکان را میدهد تا با دقت بیشتری به تشخیص نقاط ورود و خروج مناسب برای معاملات بپردازند و به این ترتیب، درآمد بیشتری را نیز کسب کنند.
الگوهای هارمونیک یکی از انواع الگوهای تحلیل تکنیکال هستند که در بازارهای مالی استفاده میشوند. الگوهای هارمونیک با الگوهای دیگر تحلیلی مانند خطوط روند، شمعهای ژاپنی، اندیکاتورها و سایر ابزارهای تحلیلی تفاوتهایی دارند. تفاوت اصلی الگوهای هارمونیک با دیگر الگوهای تحلیلی در رویکرد آنها به بازار است. الگوهای هارمونیک بر اساس قوانین فیزیکی و ریاضیاتی ایجاد میشوند و بر اساس این قوانین، یک الگو به عنوان یک الگوی هارمونیک شناخته میشود. این الگوها توسط تحلیلگران با استفاده از ابزارهای تحلیلی و نرمافزارهای خاص شناسایی میشوند و در نهایت، تحلیلگران میتوانند با استفاده از این الگوها، نقاط ورود و خروج بهتری را برای معاملات پیدا کنند. در مقابل، دیگر ابزارهای تحلیلی مانند خطوط روند و شمعهای ژاپنی، بر اساس تحلیل نمودار قیمتی ایجاد میشوند و این تحلیل به بررسی تغییرات قیمت در طول زمان میپردازد. در واقع، این ابزارهای تحلیلی بر اساس تحلیل سطحی از نمودارهای قیمتی ایجاد میشوند، در حالی که الگوهای هارمونیک بر اساس قوانین فیزیکی و ریاضیاتی به صورت سهبعدی ایجاد میشوند.
حال که دریافتیم الگوهای هارمونیک چیست؟ ، به بررسی انواع الگوهای هارمونیک و روش های معامله در این الگوها میپردازیم. برای آشنایی بیشتر با الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال می توانید در دوره جامع آموزش بورس شرکت نمایید.
آموزش رایگان بورس
همین الان با وارد کردن اطلاعات خود در فرم، دوره آموزش بورس را به صورت رایگان دریافت نمایید.
۲. انواع الگوهای هارمونیک و نحوه معامله در آنها
در تحلیل تکنیکال، مجموعه ای از الگوهای هارمونیک به عنوان یک روش برای پیش بینی جهت و تغییر قیمت در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرند. در زیر به برخی از مهمترین الگوهای هارمونیک اشاره می کنیم:
۱- الگوی AB=CD
الگوی هارمونیک AB=CD یکی از الگوهای تحلیلی در بازار بورس است که با استفاده از چهار نقطه تشکیل میشود. این الگو بر اساس فرضیه هارمونیک بودن بازار ساخته شده است و به عنوان یکی از الگوهایی که بیشترین دقت در تشخیص نقاط ورود و خروج از بازار را داراست، شناخته میشود.
نقاط A و B در ابتدای الگو قرار دارند که نشاندهندهی حرکت قیمت به سمت بالا است. بعد از رسیدن به نقطه B، قیمت به سمت پایین بازمیگردد و به نقطه C میرسد. در این مرحله، میزان بازگشت قیمت به سمت پایین به اندازهای باید باشد که به شکلی که مجدداً به نقطه B بازنگردد و بتواند مرحلهی بعدی الگو را شکل دهد.
در مرحله بعدی، بازگشت به مسیر قبلی صورت میگیرد و قیمت به نقطه D میرسد که فاصلهی A تا B برابر با فاصله D تا C است. در این مرحله، حرکت قیمتی موج CD و AB در یک راستا قرار میگیرند و قیمت با توجه به جهت صعودی یا نزولی الگو، به دنبال رشد یا نزول خواهد بود. با توجه به دقت بالای این الگو در تحلیل تکنیکال، تعداد زیادی از معاملهگران در بازار بورس از آن بهره میبرند.
انواع الگوی هارمونیک AB=CD
الگوی AB=CD دو نوع است:
- AB=CD صعودی:
الگوی AB=CD با یک کاهش قیمتی (AB) آغاز میشود و پس از آن قیمت به سمت بالا بازگشت پیدا کرده و مرحله BC را شکل میدهد. پس از مرحله BC، قیمت به سمت پایین تغییر جهت میدهد و وارد حرکت نزولی جدیدی میشود که از کف قیمتی ایجاد شده توسط نقطه B عبور میکند و مرحله CD را شکل میدهد. به عبارت دیگر، در الگوی AB=CD، پس از رسیدن قیمت به نقطه B، بازگشت به مسیر قبلی و رفتن به نقطه C، میتواند به سمت D وارد شود که در آن مرحله، قیمت در جهت نزولی حرکت میکند و با عبور از کف قیمتی ایجاد شده توسط نقطه B، به سمت پایین حرکت میکند.
- AB=CD نزولی:
الگوی AB=CD نزولی، شبیه به الگوی AB=CD صعودی است با این تفاوت که در این الگو، همه چیز برعکس ABCD صعودی است. در این الگو، با یک خط صعودی AB آغاز میشود که با حرکت جدید BC کاهش قیمت مییابد. سپس BC بازگشت به مسیر قبلی و صعودی میشود و مرحله CD را شکل میدهد. در مرحله CD، قیمت از قله ایجاد شده توسط نقطه B عبور کرده و به سمت بالا حرکت میکند. به طور خلاصه، در الگوی AB=CD نزولی، قیمت با حرکت از نقطه A به B، به سمت پایین حرکت کرده و با گذر از کف قیمتی ایجاد شده توسط نقطه B، در مرحله CD به سمت بالا حرکت میکند.
نسبتهای فیبوناچی در AB=CD
الگوی AB=CD باید در نسبتهای فیبوناچی خاص شکل بگیرد که عبازتند از:
- BC باید 62 درصد AB باشد.
- CD باید 127 درصد BC باشد.
۲- الگوی گارتلی (Gartley)
الگوی گارتلی یکی از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال است که برای شناسایی نقاط تغییر جهت در روند قیمتی استفاده میشود. این الگو به نام چارلز گارتلی، یکی از بزرگان تحلیل تکنیکال، نامگذاری شده است.
الگوی گارتلی معمولا در انتهای یک روند شکل میگیرد و به عنوان آغازگر برگشت روند در نظر گرفته میشود. شکل الگوی گارتلی شامل پنج نقطه است: X، A، B، C و D. این نقاط بر روی یک نمودار قیمتی قرار میگیرند و با توجه به موقعیتشان نسبت به هم، الگوی گارتلی تشخیص داده میشود.
نقاط الگوی گارتلی عبارتند از:
- نقطه A: قیمت بازگشت به روند نزولی را نشان میدهد.
- نقطه B: قیمت بالاترین نقطه روند نزولی را نشان میدهد.
- نقطه C: قیمت بازگشت به روند صعودی را نشان میدهد.
- نقطه D: نقطه ورود به بازار با الگوی گارتلی را نشان میدهد.
نحوه شکلگیری الگوی گارتلی به این صورت است که ابتدا با قیمت در نقطه A شروع میشود و با کاهش قیمت به نقطه B میرسیم. سپس با افزایش قیمت به نقطه C میرسیم و در نهایت با کاهش قیمت به نقطه D میرسیم.
نقطه D به عنوان نقطه ورود به بازار شناخته میشود و باید به شرطی که شرایط ورود به بازار درست باشد، تأیید شود. این شرایط شامل داشتن نشانههای تایید الگو، مانند شمعهای دوقلویی و تعداد تراکم شمعهای بعدی، میباشد.
الگوی گارتلی در تحلیل تکنیکال شکلی شبیه به حرف لاتین M یا W را بسته به اینکه الگوی گارتلی صعودی باشد یا نزولی، بر روی نمودار تشکیل می دهد.
- الگوی گارتلی صعودی:
- الگوی گارتلی نزولی:
الگوی گارتلی نزولی مانند الگوی گارتلی صعودی است، با این تفاوت که همه چیز برعکس میشود. در گارتلی نزولی، موج X-A به صورت نزولی و موج A-B به صورت صعودی است. سپس موج B-C به صورت نزولی و موج C-D به صورت صعودی میباشد. در الگوی گارتلی نزولی، قیمت از نقطه D کاهش مییابد. همانند الگوی گارتلی صعودی، هدف قیمت در این الگو نیز مشابه الگوی گارتلی صعودی است.
قوانین الگوی گارتلی
در الگوی گارتلی هر نوسان قیمت باید تا سطح مشخصی از نسبت های فیبوناچی ادامه یابد. ساختار الگوی هارمونیک گارتلی به این شکل است:
- حرکت X-A: میتوان گفت که حرکت X-A در الگوی گارتلی میتواند به هر شکلی باشد که قیمت در طول تحلیل تکنیکال به آن دست یابد و هیچ شرط خاصی برای شکل این حرکت وجود ندارد.
- حرکت A-B: در الگوی گارتلی، حرکت A-B باید در حدود 61.8% اندازه حرکت X-A باشد. به عبارت دیگر، اگر حرکت X-A، صعودی باشد، حرکت A-B باید به مقدار تقریباً 61.8% فیبوناچی، به صورت بازگشتی نزولی باشد.
- حرکت B-C: در الگوی گارتلی، حرکت B-C باید در جهت خلاف حرکت A-B باشد. همچنین، انتهای حرکت B-C باید در محدوده 38.2% تا 88.6% فیبوناچی از طول موج قبلی (A-B) باشد. به عبارت دیگر، محل تمام شدن حرکت B-C باید در این محدوده باشد.
- حرکت C-D: در الگوی گارتلی، حرکت C-D در خلاف جهت حرکت B-C قرار دارد و باید در محدوده فیبوناچی بین 127.2% تا 161.8% اندازه حرکت B-C باشد.
- حرکت A-D: حرکت A-D باید در سطح 78.6% فیبوناچی موج X-A به پایان برسد.
۳- الگوی خفاش (Bat Pattern)
الگوی خفاش یکی از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال است که برای پیشبینی تغییر روند بازار و شناسایی نقاط ورود و خروج از معاملات استفاده میشود. این الگو بر اساس نسبتهای فیبوناچی شکلگیری میکند و شامل پنج نقطه است که با حروف الفبای انگلیسی نامگذاری شده است: X، A، B، C و D. الگوی خفاش نیز به دو دسته الگوی خفاش صعودی و الگوی خفاش نزولی تقسیم می شود.
برای تشکیل الگو خفاش، باید سه نسبت فیبوناچی به شرح زیر باشد:
- موج A-B بین 38.2% و 50% فیبوناچی موج X-A قرار گیرد.
- موج B-C بین 38.2% و 88.6% فیبوناچی موج A-B قرار گیرد.
- موج C-D در سطح 88.6% موج X-A قرار داشته باشد و یا بین 161.8% و 261.8% موج A-B قرار گیرد.
در الگوی خفاش، نقطه X به عنوان نقطه شروع الگو در نظر گرفته میشود و به دنبال آن، قیمت با افزایش به نقطه A حرکت میکند. سپس، بازار با کاهش به نقطه B حرکت میکند که باید در بازه 38.2 تا 88.6 درصد از فاصله AB قرار گیرد. سپس بازار با افزایش به نقطه C حرکت میکند که باید در بازه 38.2 تا 88.6 درصد از فاصله BC قرار گیرد. در انتها، بازار با کاهش به نقطه D حرکت میکند که باید در بازه 127.2 تا 161.8 درصد از فاصله XA قرار گیرد.
نحوه معامله با الگوی خفاش بسیار شبیه به الگوی گارتلی است. برای معامله با الگوی خفاش، معمولا ورود به بازار در نقطه D با هدف قرار دادن سفارش خرید با قیمت نزدیک به قیمت بازار صورت میگیرد. همچنین، برای مدیریت ریسک، میتوان از تریلینگاستاپ استفاده کرد.
بنابراین، با استفاده از الگوی خفاش، تریدرها میتوانند از روند حرکت قیمت در بازار بهرهبرداری کنند و با استفاده از روشهای مدیریت ریسک مناسب، سود قابل توجهی را کسب کنند.
در شکل زیر الگوی خفاش صعودی و الگوی خفاش نزولی را مشاهده می کنید.
۴- الگوی پروانه (Butterfly)
الگوی پروانه یا Butterfly pattern یکی از انواع الگوهای هارمونیک است که معمولاً در نزدیکی نقاط برگشت قیمت (reversal points) شکل میگیرد. این الگو با داشتن سه نقطه اصلی A، B و C شکل میگیرد و با نقطه D کامل میشود.
نقطه A بیشترین قیمت بازار در یک روند صعودی یا کمترین قیمت بازار در یک روند نزولی است. نقطه B قیمت بازار بعدی است که از نقطه A با 0.618 درصد فیبوناچی فاصله دارد. نقطه C قیمت بازار بعدی است که از نقطه A با 0.786 درصد فیبوناچی فاصله دارد.
نقطه D در این الگو بیشترین قیمت بازار در یک روند نزولی یا کمترین قیمت بازار در یک روند صعودی است و با استفاده از 1.618 درصد فیبوناچی از فاصله BC محاسبه میشود. نقطه D نقطه ورود به بازار برای معامله با الگوی پروانه است.
الگوی پروانه نیز مانند سایر الگوهای هارمونیک به دو دسته الگوی پروانه صعودی و الگوی پروانه نزولی تقسیم می شود.
برای تشخیص الگو پروانه، چندین سطح مشخص فیبوناچی وجود دارد. حال به بررسی روابط نسبتهای فیبوناچی و شکل این الگو میپردازیم.
- حرکت X-A: میتوان گفت که حرکت X-A در الگوی گارتلی میتواند به هر شکلی باشد که قیمت در طول تحلیل تکنیکال به آن دست یابد و هیچ شرط خاصی برای شکل این حرکت وجود ندارد.
- حرکت A-B: در الگوی پروانه، نقطه B به عنوان یکی از مهم ترین سطوح می باشد و باید در سطح 78.6% فیبوناچی بازگشتی حرکت X-A قرار گیرد.
- حرکت B-C: حرکت B-C باید در محدوده فیبوناچی بازگشتی بین 38.2% تا 88.6% موج A-B ادامه یابد.
- حرکت C-D: اگر حرکت B-C در حدود 38.2% اندازه موج A-B باشد، محتمل است که حرکت C-D به سطح 161.8% موج B-C برسد. ولی اگر حرکت B-C در حدود 88.6% اندازه موج A-B باشد، محتمل است که حرکت C-D تا سطح 261.8% موج B-C ادامه یابد.
- حرکت A-D: حرکت کلی A-D که شامل موجهای B-C، A-B و C-D میباشد باید در سطح 127% یا 161.8% فیبوناچی بازگشتی موج X-A قرار داشته باشد.
برای معامله با الگوی پروانه، معمولاً بهترین روش این است که سفارش خرید در نقطه D قرار داده شود و تریلینگاستاپ در نقطه X قرار داده شود. نقطه X نقطه ای است که با استفاده از 0.786 درصد فیبوناچی از فاصله CD محاسبه میشود. استفاده از تریلینگاستاپ برای مدیریت ریسک و تأمین سود ممکن است بهترین روش برای معامله با الگوی پروانه باشد.
۵- الگوی خرچنگ (Crab)
در الگوی خرچنگ که یک الگوی هارمونیک در تحلیل تکنیکال است، حرکات قیمت در سطوح مشخصی تغییر جهت می دهند. این حرکات قیمت از یک سقف یا کف شروع می شود و با حروف لاتین X, A, B, C, D نشان داده می شوند. در برخی الگوهای خرچنگ، تنها با چهار نقطه X, A, B و C سر و کار دارید.
قوانین برای تایید الگوی خرچنگ به شرح زیر است:
- پس از حرکت X-A، نقطه B باید بین 38.2% تا 61.8% قرار گیرد. بازگشت X-A بطور ایده آل باید کمتر از 61.8% باشد.
- حرکت A-B در جهت مخالف روند موج قبلی یعنی X-A است.
- حرکت B-C بین 38.2% تا 88.6% نسبتهای فیبوناچی موج A-B ادامه می یابد. در این الگو نقطه C هرگز نباید از نقطه A عبور کند.
- حرکت C-D، بزرگترین موج در الگوی خرچنگ است و معمولا تا 161.8% X-A ادامه می یابد. گاهی اوقات اندازه این حرکت قیمت بیشتر می شود و بین 224% تا 361.8% موج B-C است.
در الگوی خرچنگ بهتر است نقطه D شکل بگیرد و سپس وارد یک معامله مناسب شد. حد زیان در الگوی خرچنگ، کمی بالاتر یا پایین تر از نقطه D بوده. همچنین حد سود نیز معمولا نقاط A یا B در نظر گرفته می شود.
معامله در الگوی خرچنگ بر اساس تحلیل فنی انجام میشود. برای ورود به بازار، معمولاً بعد از شناسایی الگو، موقعیت پایانی الگو (نقطه D) را تعیین کرده و نقطه ورود به بازار را در نزدیکی این نقطه بر اساس استراتژی معاملاتی خود مشخص میکنید.
برای مثال، در الگوی خرچنگ بلند مدت، میتوانید در سطح نقطه D به عنوان نقطه ورود به بازار با شرایط خرید وارد شوید. برای مثال، میتوانید نقطه ورود را در سطح یک روشنایی شمع آنلاین و یا با سطح قیمتی مشخص (مانند بازه فیبوناچی) تعیین کنید.
۶- الگوی تری درایو (Three-Drive)
الگوی تری درایو یا “Three Drives” یک الگوی تحلیلی در بازارهای مالی است که به منظور شناسایی نقاط ورود و خروج در معاملات استفاده می شود. این الگوی تحلیلی از ۳ حرکت متوالی قیمتی تشکیل شده است که همه آنها با استفاده از نسبت فیبوناچی با یکدیگر مرتبط هستند. الگوی تری درایو مشابه سایر الگوهای هارمونیک به صورت صعودی و نزولی در نمودار قیمت ظاهر میشود.
نسبت های فیبوناچی در این الگو به صورت زیر است:
- نقطه A، درایو ۱ را بهاندازه 0.618 (یا 0.786) اصلاح میکند.
- نقطه B، درایو ۲ را بهاندازه 0.618 (یا 0.786) اصلاح میکند.
- درایو ۲ بهاندازه 1.272 (یا 1.618) فیبوناچی اکستنشن موج A است.
- درایو ۳ بهاندازه 1.272 (یا 1.618) فیبوناچی اکستنشن موج B است.
در این الگو زمان سپریشده بین اصلاحات و درایوها باید متقارن باشد، در غیر این صورت، الگوی تری درایو معتبر نیست.
۷- الگوی سایفر (Cypher)
الگوی cypher از چهار جزء قیمتی (پنج نقطه و چهار ضلع) با نسبتهای فیبوناچی مشخص تشکیل شده است. در روند صعودی، الگوی سایفر باعث ایجاد سقف و کفهای بالاتر شده و در روند نزولی، این الگو باعث تشکیل سقف و کفهای پایینتر میشود. الگوی سایفر هم مانند سایر الگوهای هارمونیک به دو صورت الگوی سایفر صعودی و الگوی سایفر نزولی است.
قوانین الگوی سایفر به شکل زیر است:
- حرکت A-B باید حداقل تا 38.2% و حداکثر تا 61.8% موج X-A باز گردد.
- موج B-C باید حداقل به اندازه 127% فیبوناچی اکستنشن موج X-A ادامه پیدا کرده. همچنین B-C نباید بیش از 141.4% حرکت X-A ادامه داشته باشد.
- نقطه D باید بر روی یا در نزدیکی فیبوناچی 78.6% کل حرکت X تا C را باز گردد.
۸- الگوی کوسه (Shark)
الگوی کوسه یا الگوی شارک یک الگوی برگشتی پنج گام است که به صورت 0، X، A، B و C برچسبگذاری شدهاند. الگوی کوسه نیز به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم می شود.
قوانین در الگوی شارک به این صورت است:
- گام A-B باید بین 113 تا 161.8 درصد نسبت فیبوناچی گام X-A بازگردد.
- گام B-C باید به اندازه نسبت فیبوناچی 113 درصد گام O-X از نقطه O فراتر برود.
- گام B-C گسترشی باید به اندازه 161.8 تا 224 درصد از موج X-A باشد.
- فاصله بین نقطه O تا نقطه C باید به اندازه 88 تا 113 درصد باشد.
- گام C-D باید در فاصله 50 درصدی سطح فیبوناچی اصلاحی گام B-C باشد.
حال که با الگوهای هارمونیک و روش معامله در آن آشنا شدید، ابزارهایی که به تشخیص این الگوها کمک می کنند، را بررسی میکنیم.
۳. ابزارهای معاملاتی برای کمک به تشخیص و معامله با الگوهای هارمونیک
تشخیص الگوهای هارمونیک و معامله با آنها به عنوان یک روش تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. برای کمک به معاملهگران در تشخیص و معامله با الگوهای هارمونیک، ابزارهای مختلفی ارائه شده است که به صورت خودکار الگوها را تشخیص میدهند و اطلاعات مربوط به ورودی و خروجی معاملات را ارائه میکنند.
برخی از ابزارهای معاملاتی شامل نرمافزارهای مختلف هستند که در دسترس معاملهگران قرار دارند. این نرمافزارها به معاملهگران امکان مشاهده الگوهای هارمونیک در بازارهای مالی و همچنین نشان دادن سطوح ورودی و خروجی معاملات را میدهند. همچنین، برخی از این نرمافزارها میتوانند با استفاده از الگوریتمهای خاص، سیگنالهای ورودی و خروجی معاملات را به طور خودکار تولید کنند.
این نرمافزارهای شناسایی الگو براساس الگوریتمهای پیچیده و شبکههای عصبی آموزش دیده شده با دادههای تاریخی، الگوهای هارمونیک را تشخیص میدهند. برخی از این نرمافزارها، علاوه بر شناسایی الگوها، قابلیت نمایش تصاویر و نمودارهای مرتبط با الگو را نیز دارند.
علاوه بر نرمافزارهای معاملاتی، برخی از وبسایتها نیز امکان تشخیص الگوهای هارمونیک و ارائه اطلاعات مربوط به آنها را دارند. این وبسایتها معمولاً اطلاعاتی را شامل میشوند که به معاملهگران کمک میکنند تا الگوهای هارمونیک را شناسایی کنند و در معاملات خود از آنها استفاده کنند.
شما می توانید با شرکت در دوره آموزش ارز دیجیتال به صورت کامل با ابزارهای معاملاتی برای تشخیص الگوهای هارمونیک آشنا شوید.
۴. موارد استفاده از الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال ابزاری مفید واقع میشوند که معمولاً برای پیدا کردن موقعیتهای ورود و خروج در بازارهای مالی استفاده میشوند. این الگوها به دلیل دقت بالا و تعیین نقاط ورود و خروج به صورت مشخص، برای تریدرها و سرمایهگذاران قابل استفاده هستند.
بعضی از کاربردهای الگوهای هارمونیک در بازارهای مالی عبارتند از:
- پیش بینی حرکت قیمت: با استفاده از الگوهای هارمونیک، می توانید تغییرات قیمت را پیش بینی کنید و برای ورود یا خروج از بازار اقدام کنید. به عنوان مثال، اگر یک الگوی خرچنگ شکل گرفته است، شما می توانید انتظار داشته باشید که قیمت به سمت گسترش ادامه یابد.
- تشخیص سطوح پشتیبانی و مقاومت: الگوهای هارمونیک می توانند به شما کمک کنند تا سطوح پشتیبانی و مقاومت را در بازار شناسایی کنید. با شناختن این سطوح، می توانید تصمیمات موثری در خصوص ورود یا خروج از بازار بگیرید.
- تعیین سطوح وقفهگیری: با توجه به الگوهای هارمونیک، می توانید سطوح وقفهگیری مناسب برای سفارشات خود تعیین کنید. این کمک می کند تا بهترین زمان برای ورود و خروج از بازار را انتخاب کنید.
- تعیین نقاط ورود و خروج: با استفاده از الگوهای هارمونیک، می توانید نقاط ورود و خروج موثری را در بازار شناسایی کنید. این کمک می کند تا به صورت دقیقتری ورودی و خروجی خود را مدیریت کنید و سود بیشتری را کسب کنید.
- تعیین ریسک و مزیت: با استفاده از الگوهای هارمونیک، می توانید ریسک و مزیت خود را در بازار بهتر تعیین کنید. به عنوان مثال، با تعیین نقطه ورود مناسب، می توانید ریسک خود را به حداقل برسانید و بهرهوری خود را افزایش دهید.
۵. جمع بندی
الگوهای هارمونیک یکی از روشهای مورد استفاده توسط تریدرها و معاملهگران در بازارهای مالی است. این الگوها بر اساس قوانین موجشناسی فیبوناچی و نقش بستهی آن در شکلگیری الگوهای هندسی ساخته شدهاند. در این مقاله انواع الگوهای هارمونیک از جمله الگوی AB=CD، گارتلی، کوسه، خرچنگ، پروانه و… و نحوه معامله در این الگو ها شرح داده شده است.
استفاده از الگوهای هارمونیک، به تریدرها و معاملهگران کمک میکند تا میزان مخاطره خود را در معاملات کاهش دهند، زمان ورود و خروج از معاملات را بهتر پیشبینی کنند و با استفاده از تحلیل فنی، احتمال برد و زیان خود را بهبود بخشند.
الگوهای هارمونیک در بسیاری از بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرند، از جمله بازارهای فارکس، بورس، سرمایهگذاری در طلا و نفت. این الگوها در تشخیص احتمال تغییر جهت بازار و پیشبینی میزان حرکت قیمتها نیز مفید هستند.
با این حال، در استفاده از الگوهای هارمونیک، باید توجه داشت که این الگوها هیچ گونه تضمینی برای پیشبینی درست حرکت بازار ندارند و ممکن است با تحلیلهای مختلف در تفسیر الگوها اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. بنابراین، همواره لازم است با مطالعه و آموزش کافی قبل از شروع به معامله، با تحلیلهای فنی و ابزارهای معاملاتی مرتبط با الگوهای هارمونیک آشنا شوید و نظر خود را با تحلیل دقیق و به روز از بازارها تشکیل دهید.
دیدگاه کاربران
بدون دیدگاه