60% تخفیف تمدید تخفیف کلیه دوره های مکتب تی وی برای شما به مدت محدود ...
مفهوم پرسونا در طراحی رابط کاربری چیست؟

مفهوم پرسونا در طراحی رابط کاربری چیست؟

تاریخ انتشار : شهریور ۲۲, ۱۴۰۱ تاریخ به روز رسانی : دی ۲۸, ۱۴۰۲ نویسنده : فائزه محمدی زمان مورد نیاز مطالعه : 12 دقیقه تعداد بازدید : 750 بازدید

در این مقاله از سری مقالات آموزش Ui به این پرسش ها پاسخ می دهیم: پرسونا چیست و چرا اهمیت دارند

مفهوم پرسونا در طراحی رابط کاربری چیست؟

احتمالاً قبلاً اصطلاح شخصیت کاربر را شنیده اید، به خصوص اگر در زمینه طراحی تجربه کاربری کار کرده باشید. پرسونای کاربر یک ابزار رایج در طراحی UX است. در هسته خود، پرسوناها در مورد ایجاد محصولات با یک کاربر خاص در ذهن هستند، نه یک کاربر عمومی. استفاده از پرسونا در تعریف و طراحی محصولات دیجیتال در سال های اخیر پذیرفته شده است. اگر به درستی از این ابزار استفاده شود، می‌تواند کار یک طراح را شارژ کند.

در این مقاله، در مورد اهمیت پرسونا و نحوه ایجاد آن صحبت خواهیم کرد.

شروع طراحی رابط کاربری با نرم افزار Adobe Xd

شروع طراحی رابط کاربری با نرم افزار Adobe Xd

همین الان با وارد کردن اطلاعات خود در فرم، دوره شروع طراحی رابط کاربری با نرم افزار Adobe Xd را به صورت رایگان دریافت کرده و 10/000 تومان شارژ هدیه در کیف پول خود دریافت نمایید.





رمز عبور موقت همان شماره موبایل خواهد بود

مفهوم پرسونا در طراحی رابط کاربری چیست؟

کاراکتر کاربر چیست؟

پرسونای کاربر کاربران کهن الگویی هستند که اهداف و ویژگی های آنها نشان دهنده  نیازهای گروه بزرگتری از کاربران است. به طور معمول، یک پرسونا در یک سند یک یا دو صفحه ای ارائه می شود (مانند موردی که در مثال زیر مشاهده می شود). چنین توصیف‌های 1-2 صفحه‌ای شامل الگوهای رفتاری، اهداف، مهارت‌ها، نگرش‌ها و اطلاعات پس‌زمینه و همچنین محیطی است که یک شخصیت در آن فعالیت می‌کند. طراحان معمولاً الگوهای پرسونای کاربر را ایجاد می‌کنند که شامل برخی از جزئیات شخصی تخیلی برای واقعی جلوه دادن پرسونا (به عنوان مثال نقل قول از کاربران واقعی) و همچنین جزئیات مربوط به زمینه (مثلاً برای یک برنامه بانکی، منطقی است که پیچیدگی مالی شخص را نیز لحاظ کند. و خرج کنندگان کلان).

مفهوم پرسونا در طراحی رابط کاربری چیست؟

چرا شخصیت های کاربر مهم هستند؟

درک عمیق از مخاطبان هدف برای ایجاد محصولات استثنایی اساسی است. پرسونای کاربر به یک تیم محصول کمک می کند تا پاسخ یکی از مهم ترین سوالات خود را پیدا کند، “برای چه کسی طراحی می کنیم؟” با درک انتظارات، دغدغه ها و انگیزه های کاربران هدف، می توان محصولی طراحی کرد که نیازهای کاربران را برآورده کند و در نتیجه موفق باشد.

 

در اینجا برخی از مزایای استفاده از پرسونا در فرآیند طراحی UX آورده شده است:

ایجاد همدلی

اگر طراحان بخواهند چیزی را خلق کنند که برای افرادی که قرار است از آن استفاده کنند، خوب باشد، همدلی یک ارزش کلیدی است. پرسوناها به طراحان کمک می کنند تا با کاربران نهایی درک و همدلی ایجاد کنند. با تشکر از طراحان پرسونا می توانند:

  • دیدگاهی مشابه کاربر دریافت کنید. ایجاد پرسونای کاربر می تواند به طراحان کمک کند تا از خود خارج شوند و تشخیص دهند که افراد مختلف نیازها و انتظارات متفاوتی دارند. با فکر کردن به نیازهای یک شخصیت خیالی، طراحان ممکن است بهتر بتوانند استنباط کنند که یک شخص واقعی ممکن است به چه چیزی نیاز داشته باشد.
  • با کاربری که برایش طراحی می کنند شناسایی کنید. هر چه طراحان بیشتر با پرسونای کاربر سروکار داشته باشند و آنها را به عنوان افراد واقعی ببینند، احتمال بیشتری وجود دارد که آنها را در طول فرآیند طراحی در نظر بگیرند و بخواهند بهترین محصول را برای آنها بسازند.
مفهوم پرسونا در طراحی رابط کاربری چیست؟
مفهوم پرسونا در طراحی رابط کاربری چیست؟ 9

جهت اتخاذ تصمیمات طراحی را ارائه دهید

پرسونای کاربر به طراحان کمک می کند تا استراتژی محصول و راهنمایی را در طول جلسات تست قابلیت استفاده شکل دهند. درک کامل رفتار و نیازهای کاربر این امکان را فراهم می کند که مشخص شود محصول برای چه کسی ساخته شده است و چه چیزی برای آنها از دیدگاه کاربر محور ضروری یا غیر ضروری است. این به تیم های محصول امکان می دهد درخواست های ویژگی را اولویت بندی کنند (به عنوان مثال، ویژگی ها را می توان بر اساس میزان پاسخگویی به نیازهای یک شخصیت کلیدی اولویت بندی کرد). آن‌ها همچنین می‌توانند به حل و فصل مشاجرات پیرامون تصمیم‌گیری‌های طراحی کمک کنند – به جای اینکه بگوییم، «فکر می‌کنم دکمه ارسال خیلی کوچک است»، یک طراح ممکن است بگوید، «از آنجایی که شخصیت اصلی ما، کارولین، همیشه در حال حرکت است، ما باید طراحی کنیم. اهداف ضربه ای بزرگتر در برنامه ما برای به حداقل رساندن هزینه تعامل.”

نحوه تعریف پرسوناهای قدرتمند

پرسونای کاربر همچنین به جلوگیری از مشکلات رایج طراحی کمک می کند:

  • طراحی خود ارجاعی. این زمانی اتفاق می‌افتد که طراحان طوری طراحی می‌کنند که گویی محصول را فقط برای خودشان می‌سازند، در حالی که در واقع مخاطب هدف کاملاً با آنها متفاوت است.
  • طراحی برای کاربران الاستیک. کاربر الاستیک یک کاربر عمومی است که برای افراد مختلف معنای متفاوتی دارد. طراحی برای یک “کاربر الاستیک” زمانی اتفاق می افتد که تصمیمات محصول توسط ذینفعان مختلف گرفته می شود که ممکن است “کاربر” را با توجه به راحتی خود تعریف کنند.

شایان ذکر است که اگرچه پرسونای کاربر می تواند به طراحان در اولویت بندی ویژگی ها کمک کند، اما نمی توان از آنها به عنوان تنها ابزار اولویت بندی استفاده کرد. نیازها و اهداف خود کسب و کار نیز باید در نظر گرفته شود. طراحان UX برای ایجاد یک راه حل هماهنگ باید تعادل مناسبی بین نیازهای کسب و کار و کاربران پیدا کنند.

انتقال یافته های تحقیق

اکثر طراحان در تیم های چند رشته ای کار می کنند که اعضای تیمی با تخصص، تجربه و دیدگاه های متفاوت دارند. همه اعضای تیم باید از نظر تصمیمات طراحی در یک صفحه باشند. پرسوناها حیاتی ترین اطلاعات را در مورد کاربران به گونه ای محصور می کنند که همه اعضای تیم و ذینفعان بتوانند درک کنند و با آن ارتباط برقرار کنند.

آموزش Adobe XD و مباحث Ui Ux از صفر تا صد

آموزش Adobe XD و مباحث Ui Ux از صفر تا صد

نرم افزار ادوبی ایکس دی پلتفرمی محبوب از شرکت ادوبی است که  در پیاده سازی طراحی های ui  ux نقش کلیدی دارد. از قابلیت های مهم این نرم افزار در کنار ویژگی های منحصر به فرد آن در طراحی، میتوان به اشتراک گذاری پروتوتایپ تکمیل شده با همکاران و کارفرما و همچنین هماهنگی با سایر نرم افزار های شرک ادوبی مانند ...

%60 تخفیف
1.113.000 تومان
445.200 تومان
بررسی و خرید دوره

ویژگی های یک شخصیت خوب

در حالی که انتخاب مجموعه‌ای از ویژگی‌های کاربر و نامیدن آن‌ها پرسونا آسان است، ایجاد شخصیت‌های کاربر که واقعاً ابزارهای طراحی و ارتباط مؤثر باشند، دشوار است.

در اینجا برخی از ویژگی های یک شخصیت خوب وجود دارد:

  1. پرسوناها حدس های تخیلی در مورد آنچه یک کاربر هدف فکر می کند نیستند. هر جنبه ای از توصیف یک پرسونا باید با داده های واقعی (مشاهده و تحقیق) مرتبط باشد.
  2. پرسوناها الگوهای واقعی کاربر را منعکس می کنند، نه نقش های مختلف کاربر. شخصیت ها بازتابی از نقش ها در یک سیستم نیستند.
  3. Persona بر وضعیت فعلی (نحوه تعامل کاربران با یک محصول) تمرکز می کند، نه آینده (نحوه تعامل کاربران با یک محصول).
  4. پرسونا یک بافت خاص است (روی رفتارها و اهداف مربوط به حوزه خاص یک محصول تمرکز می کند).

ایجاد پرسونای کاربر در فرآیند طراحی

تحقیقاتی که به ایجاد پرسونای کاربر می پردازد معمولاً در اوایل فرآیند طراحی رخ می دهد. در فرآیند تفکر طراحی، طراحان اغلب در مرحله دوم، مرحله تعریف، شروع به خلق پرسونا می کنند. مانند بسیاری از عناصر طراحی، پرسوناها را می توان به صورت تکراری توسعه داد. از پرسوناها در تمام مراحل بعدی فرآیند طراحی برای اطلاع رسانی تصمیمات طراحی گرفته شده توسط تیم استفاده می شود.

مفهوم پرسونا در طراحی رابط کاربری چیست؟

5 مرحله برای ایجاد پرسونای کاربر

شخصیت ها را می توان به روش های بی شماری ایجاد کرد – همه اینها به بودجه، نوع پروژه و نوع داده هایی که طراحان داده قادر به جمع آوری آنها هستند بستگی دارد. در حالی که دستورالعمل های گام به گام دقیق در مورد نحوه ایجاد یک شخصیت فراتر از محدوده این مقاله است، یک جریان کلی از نحوه انجام آن هنوز هم می تواند ارائه شود:

1. اطلاعات کاربران خود را جمع آوری کنید

اولین گام، انجام تحقیقات کاربر برای درک طرز فکر، انگیزه ها و رفتارهای مخاطب هدف است. دقیق‌ترین شخصیت‌ها بر اساس تحقیقات میدانی واقعی هستند – آنها از مصاحبه‌های عمیق کاربر و داده‌های مشاهده‌ای کاربران واقعی استخراج شده‌اند. جمع آوری اطلاعات و دانش تا حد امکان در مورد کاربران با مصاحبه و/یا مشاهده تعداد کافی از افرادی که نماینده یک مخاطب هدف هستند ضروری است. هر چه محقق در طول این مصاحبه ها بیشتر مشاهده و ضبط کند، شخصیت واقعی تر خواهد بود.

در مواردی که مصاحبه/مشاهده با افراد واقعی غیرممکن است – زمان و پول اجازه نمی دهد تا تحقیقات کاربر مورد نیاز برای تعریف پرسونای دقیق مشخص شود – همچنان می توان بر اساس اطلاعاتی که تیم در مورد کاربران می داند، یک شخصیت ایجاد کرد. اگر محصول شما در بازار موجود است و کاربران واقعی دارد، می توانید برای ایجاد یک شخصیت به گزارش های پشتیبانی مشتری و تجزیه و تحلیل وب اعتماد کنید. شخصیتی که با استفاده از این رویکرد ایجاد می‌شود، به عنوان شخصیت موقت شناخته می‌شود و تا زمانی که پرسونای واقعی ایجاد نشود، یک مکان‌دار عالی است.

در این مرحله، بسیار مهم است که از ایجاد پرسونای کاربری از کاربران کلیشه ای (کاربرانی که هیچ ارتباطی با واقعیت واقعی کاربر ندارند) خودداری کنید. داستان‌های کاملاً تخیلی از افراد خیالی که بر اساس تحقیقات کم یا بدون تحقیق است، هیچ ارزشی برای فرآیند طراحی ندارد و در واقع می‌تواند باعث آسیب شود. علاوه بر این، شخصیت‌های بد ساخته شده می‌توانند به راحتی اعتبار این تکنیک را تضعیف کنند.

2. شناسایی الگوهای رفتاری از داده های تحقیق

مرحله بعدی تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق است. هدف در این مرحله یافتن الگوهایی در داده های تحقیقاتی کاربر است که امکان گروه بندی افراد مشابه را در انواع کاربر فراهم می کند. یک استراتژی ساده توسط کیم گودوین پیشنهاد شده است:

  • پس از اتمام تحقیق، تمام متغیرهای رفتاری (یعنی روش های متفاوت رفتار کاربر) را ثبت کنید.
  • هر پاسخ دهنده (یا ویژگی های کاربر واقعی) را با مجموعه متغیرهای مربوطه ترسیم کنید.
  • روندها را شناسایی کنید (گروهی از افراد را بیابید که در شش یا هشت متغیر جمع می شوند). این روندهای کیبوتز اساس هر شخصیت را تشکیل می دهند.

3. پرسونا بسازید و آنها را اولویت بندی کنید

در مرحله بعد، مهم است که توصیفات شخصیت را حول الگوهای رفتاری جمع آوری کنید. وظیفه محقق در اینجا این است که هر شخصیت را به گونه ای توصیف کند که درک و همدلی کافی برای درک کاربران را بیان کند. در این مرحله، بهتر است از وسوسه افزودن بسیاری از جزئیات شخصی پرهیز کنید: یک یا دو قطعه شخصیت می‌تواند یک شخصیت را زنده کند، اما جزئیات زیاد حواس‌تان را پرت می‌کند و باعث می‌شود شخصیت به عنوان یک ابزار تحلیلی کمتر قابل اعتماد باشد. دان نورمن آن را اینگونه بیان می کند: “[شخصیت ها] فقط باید واقع بین باشند، نه غیر واقعی، نه لزوماً حتی دقیق (تا زمانی که به طور دقیق پایگاه کاربر را مشخص کنند).

اغلب، محققان برای هر محصول بیش از یک شخصیت ایجاد می کنند. اکثر محصولات تعاملی دارای چندین بخش کاربر مخاطب هستند و به همین دلیل ساختن پرسونای متعدد منطقی است. با این حال، با پرسونای بیش از حد، روند می تواند از کنترل خارج شود. شخصیت ها فقط می توانند با هم محو شوند. بنابراین در طول این مرحله نیز مهم است که تعداد پرسونای کاربر را به حداقل برسانید تا بتوانید روی طراحی تمرکز کنید – و این ممکن است موفقیت بهتری را تضمین کند. در حالی که هیچ عدد جادویی وجود ندارد، به عنوان یک قانون سرانگشتی، سه یا چهار شخصیت برای اکثر پروژه ها کافی است.

نکته: اگر بیش از یک شخصیت دارید، خوب است که شخصیت اصلی (مرتبط ترین) را تعریف کنید و از قانون “طراحی برای اولیه – تطبیق ثانویه” پیروی کنید. تصمیمات طراحی باید با در نظر گرفتن شخصیت اصلی گرفته شود و سپس (از طریق یک آزمایش فکری) در برابر شخصیت های ثانویه آزمایش شود.

4. سناریوهای تعامل را بیابید و اسناد UX پرسونای کاربر ایجاد کنید

شخصیت ها به خودی خود هیچ ارزشی ندارند. آنها فقط زمانی ارزشمند می شوند که با سناریو مرتبط باشند. سناریو یک موقعیت تخیلی است که توصیف می کند چگونه یک شخصیت با یک محصول در یک زمینه خاص برای رسیدن به اهداف نهایی خود تعامل می کند. سناریوها به طراحان کمک می‌کنند تا جریان‌های کاربر کلیدی را درک کنند – با تطبیق شخصیت‌های کاربر با سناریوها، طراحان نیازمندی‌ها را جمع‌آوری می‌کنند و از این نیازمندی‌ها راه‌حل‌های طراحی ایجاد می‌کنند. سناریوها باید از منظر پرسونا نوشته شوند، معمولاً در سطح بالا، و موارد استفاده ای را که احتمال وقوع دارند، فرموله کنند.

مفهوم پرسونا در طراحی رابط کاربری چیست؟

به طور معمول، هنگام ایجاد یک الگوی شخصیت کاربر، باید اطلاعات زیر را درج کنید:

  • یک نام شخصیت
  • تصویر
  • اطلاعات دموگرافیک (جنسیت، سن، محل سکونت، وضعیت تأهل، خانواده)
  • اهداف و نیازها
  • ناامیدی (یا “نقاط درد”)
  • رفتار
  • بیت های شخصی (به عنوان مثال نقل قول یا شعاری که شخصیت را تسخیر می کند)

یک ابزار عالی برای کمک به شما در این مرحله، Personas and Usage Toolkit است که توسط جورج اولسن توسعه یافته است. جورج فهرستی جامع از تمام عواملی که می توان برای توصیف شخصیت در نظر گرفت تهیه کرد.

نکته: از استفاده از نام یا مشخصات واقعی شرکت کنندگان در تحقیق یا افرادی که می شناسید خودداری کنید. این می تواند عینیت شخصیت های کاربران شما را تحت تأثیر قرار دهد (بر روی طراحی برای آن شخص تمرکز کنید، نه گروهی از افراد با ویژگی های مشابه).

5. یافته های خود را به اشتراک بگذارید و از تیم خرید دریافت کنید

شخصیت‌های اجتماعی در میان ذینفعان در حرکت تیم طراحی به سمت عمل بسیار مهم است. همه اعضای تیم و ذینفعان باید رابطه مثبتی با شخصیت ها داشته باشند و ارزش آنها را ببینند. وقتی مردم با شخصیت ها آشنا می شوند، شروع به صحبت در مورد آنها می کنند که گویی افراد واقعی هستند. یک شخصیت خوش ساخت تقریباً یکی دیگر از اعضای تیم می شود.

نکته: معمولاً استفاده از پوسترها، کارت‌ها، اکشن فیگورها و سایر اشیاء فیزیکی واقعی در برقراری ارتباط با شخصیت‌ها مؤثرتر است و به حفظ آن‌ها نسبت به نسخه دیجیتالی مانند فایل سند یا ارائه پاورپوینت کمک می‌کند.

خلاصه

پرسوناها ابزار قدرتمندی هستند. پرسونای کاربر که به درستی انجام شود، فرآیند طراحی مورد نظر را کمتر پیچیده می کند – آنها فرآیندهای ایده پردازی را هدایت می کنند و به طراحان کمک می کنند تا به هدف ایجاد یک UX خوب برای کاربران هدف دست یابند. به لطف پرسوناها، طراحان می توانند با نگه داشتن کاربر واقعی در قلب هر کاری که انجام می دهند، آگاهانه تر کار کنند.

در این مقاله متوجه شدیم که persona چیست و چه اهمیتی در روند طراحی دارد؟

دیدگاه کاربران

بدون دیدگاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها