الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال
تاریخ انتشار : اردیبهشت ۱۶, ۱۴۰۲ تاریخ به روز رسانی : دی ۲۴, ۱۴۰۲ نویسنده : ریحانه مسافر زمان مورد نیاز مطالعه : 14 دقیقه تعداد بازدید : 231 بازدیدالگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از اصولیترین و پرکاربردترین ابزارها در بررسی بازار سرمایه شناخته میشوند. این الگوها نشان دهنده تاریخچه حرکت قیمت هستند و با توجه به شکل و قرارگیری آنها در نمودار، میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا با استفاده از آنها، موقعیتهای خرید و فروش موثرتری را شناسایی کنند. در این مقاله به بررسی این موضوع میپردازیم که الگوهای نموداری تحلیل تکنیکال و انواع آن در بازارهای ارز دیجیتال ، فارکس و بورس چیست؟ همچنین به این پرسش پاسخ میدهیم که بهترین الگوهای تحلیل تکنیکال کدام اند؟
آموزش رایگان بورس
همین الان با وارد کردن اطلاعات خود در فرم، دوره آموزش بورس را به صورت رایگان دریافت نمایید.
۱. الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال چیست؟
در تحلیل تکنیکال، الگوهای زیادی وجود دارند که شناخت آنها میتواند کمک زیادی به تحلیل و در نتیجه معاملات بهتر کند. الگوهای کلاسیک در بازارهای سرمایه به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند. این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلتشخیص هستند، اما شناخت درست و صحیح آنها لازم است. همچنین، الگوهای کلاسیک در تایم فریمهای مختلفی تشکیل میشوند، اما بیشترین استفاده در تایم روزانه صورت میگیرد.
در کل، الگوهای نموداری یا Chart patterns، تصاویر و شکلهایی هستند که در نمودار قیمت ارزهای دیجیتال قابل مشاهده هستند و میتوانند پیشبینی قیمت را برای معاملهگران تسهیل کنند؛ بنابراین، در تحلیل تکنیکال این الگوها دارای اهمیت زیادی هستند.
اهمیت این الگوها در تحلیل تکنیکال به دلیل دو دلیل اساسی است. اولا، الگوهای نموداری معاملهگران را در تصمیمگیریهای مربوط به خرید و فروش هدایت میکنند. ثانیا، با استفاده از الگوهای نموداری میتوان توانایی پیشبینی قیمتهای آینده را بهبود بخشید و در نتیجه، سوددهی معاملات را افزایش داد.
کاربرد الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال بسیار گسترده است و به عنوان یک ابزار مهم در تصمیمگیری برای معاملات سودآور در بازار سرمایه استفاده میشود. با شناخت الگوهای نموداری، تحلیلگران و سرمایهگذاران قادر خواهند بود تا میزان احتمال بروز حرکات قیمتی در آینده را تخمین بزنند و به تصمیماتشان در مورد خرید و فروش برای کسب سود کمک کنند.
با استفاده از الگوهای نموداری، تحلیلگران و سرمایهگذاران میتوانند نقاط ورود و خروج بهتری را برای معاملات خود پیدا کنند. همچنین، با شناخت الگوهای نموداری میتوانند درک بهتری از رفتار بازار در آینده پیدا کنند و به راحتی میتوانند حرکات قیمتی را پیشبینی کنند.
علاوه بر این، الگوهای نموداری میتوانند به عنوان ابزاری برای تأیید تحلیل فنی دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرند. به عنوان مثال، اگر یک تحلیلگر با استفاده از شاخصهای فنی متعدد به نتیجه رسیده باشد که یک روند صعودی در حال شکلگیری است، با تشخیص الگوهای نموداری میتواند این تحلیل را تأیید کرده و میزان اطمینان خود را افزایش دهد.
در کل، الگوهای نموداری یکی از مهمترین ابزارها در تحلیل تکنیکال هستند و استفاده صحیح از آنها میتواند به معاملات موفق تر در بازار سرمایه کمک کند.
۲. انواع الگوهای نموداری چیست؟
در تحلیل تکنیکال، الگوهای نموداری به سه گروه اصلی الگوهای ادامهدهنده، الگوهای بازگشتی و الگوهای دوطرفه یا خنثی دستهبندی میشوند. الگوهای بازگشتی، الگوهایی هستند که روند قیمت در آنها تغییر جهت میدهد و برای تعیین محل و زمان ورود به بازار بسیار مفید هستند. از طرف دیگر، الگوهای ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال ظاهر میشوند که بازار برای مدتی متوقف شده و بعد از نزدیک شدن به قیمت واقعی، روند اصلی ادامه پیدا میکند. در الگوهای دوطرفه یا خنثی، روند بازار میتواند به هر دو سمت حرکت کند و به شرایط بازار بستگی دارد. بنابراین، این الگوها ممکن است نشان دهنده تحولات نامطلوب در بازار نباشند. برای تأیید الگوهای شکلگرفته روی نمودار، حجم معاملات نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. به عبارت دیگر، میزان حجم معاملات میتواند به عنوان یکی از شاخصهای مهم برای تأیید الگوی شکلگرفته روی نمودار استفاده شود.
الگوهای نموداری مهم در تحلیل تکنیکال
در این بخش از مقاله با برخی از الگوهای نموداری مهم در تحلیل تکنیکال آشنا میشوید.
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال (Head and Shoulders pattern)
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال به دو صورت برگشتی یا ادامهدهنده مشخص شود. در ادامه با ویژگی های الگوی سر و شانه بازگشتی و ادامه دهنده آشنا می شوید.
- الگوی سر و شانه بازگشتی:
دو نوع الگوی سر و شانه بازگشتی وجود دارد: الگوی سر و شانه سقف و الگوی سر و شانه کف یا معکوس. الگوی سر و شانه سقف در تحلیل تکنیکال، در ادامه یک روند صعودی شکل میگیرد و پس از کامل شدن الگو، جهت روند تغییر کرده و به سمت نزولی حرکت میکند؛ بنابراین، این الگو نشاندهنده سقف قیمت است. این الگو دارای سه قله است که قله وسط نسبت به دو قله دیگر ارتفاع بیشتری دارد و به آن سر (Head) گفته میشود. همچنین، به قله چپ، شانه چپ (Left Shoulder) و به قله راست، شانه راست (Right Shoulder) گفته میشود. خطی که انتهای شانه چپ را به انتهای سر وصل میکند، خط گردن (Neckline) نامیده میشود.
الگوی سر و شانه معکوس، الگویی است که به صورت کاملاً برعکس الگوی سر و شانه سقف عمل میکند. در این الگو، روند نزولی ادامه مییابد و به محلی میرسد که قیمت دیگر کاهش نمییابد و در واقع نشاندهنده کف قیمت است. الگوی سر و شانه معکوس همچنین دارای سه دره است، که دره میانی یا همان سر الگو، از دو دره دیگر عمیقتر است.
- الگوی سر و شانه ادامهدهنده:
الگوی سر و شانه ادامهدهنده شباهت بسیاری به الگوی مستطیل دارد، با این تفاوت که در یک روند صعودی، نقطه کف میانی نسبت به دو کف دیگر عمیقتر است و در روند نزولی، قله میانی نسبت به دو قله دیگر از ارتفاع بیشتری برخوردار است. این الگو نیز مانند سایر الگوهای سر و شانه، نشاندهنده تغییر جهت روند است.
الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال (Cup with Handle)
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامهدهنده صعودی در تحلیل تکنیکال است که فنجان در این الگو به شکل U است. در حالت ایدهآل، عمق فنجان باید ۳/۱ یا کمتر از موج قبلی باشد و در شرایط شدید، حداکثر اصلاح میتواند ۳/۲ موج قبلی باشد. در مرحله آخر، در سمت راست فنجان، پولبک صورت میگیرد که دسته فنجان را تشکیل میدهد. در این الگو با توجه به عمق فنجان، تارگت قیمت مشخص میشود. در نتیجه، با استفاده از الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال، تحلیلگران میتوانند به تعیین نقاط ورود و خروج از بازار و همچنین تعیین سطوح قیمتی مورد انتظار برای روند ادامهیافته بازار پرداخته و از آن به عنوان یکی از ابزارهای تحلیلی خود استفاده کنند.
در الگوی فنجان برعکس، هنگامی که قیمت سهم به کف میرسد، معاملهگران شروع به خرید سهم میکنند و این باعث افزایش قیمت سهم میشود. با رسیدن قیمت سهم به قله، سهامداران سود مناسبی بهدست آورده و سهم را میفروشند و این باعث سقوط قیمت میشود. با این روند، الگوی فنجان وارونه (برعکس) شکل میگیرد.
بنابراین، در نزدیکی کف، سهم در بازه کوتاهی خریداری شده و روندی صعودی خواهد داشت. در نهایت، با فروش مجدد سهم، قیمت آن کاهش خواهد یافت و الگوی فنجان و دسته معکوس (الگوی کاپ برعکس) شکل خواهد گرفت.
الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال
الگوی مستطیل ادامه دهنده نوعی از الگوهای نموداری تحلیل تکنیکال است و به عنوان یک حرکت خنثی مابین تحرکات اصلی در یک روند قوی شناخته میشود. اگر در یک نمودار روند مشخصی قابلملاحظه باشد، الگوی مستطیل ادامه دهنده میتواند به عنوان معیاری برای تصمیمگیری استفاده شود. با این حال، در مواقعی که جهت بازار مشخص نیست، مستطیل همانند الگوی پرچم، کاربردی ندارد. به علاوه، الگوی مستطیل شباهت بسیاری با الگوهای سقف و کف چند قلو دارد. در تمام این الگوها، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند.
تشخیص دقیق الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال به وسیله تحلیل جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، جایی است که خریداران و فروشندگان به یکدیگر برخورد میکنند و نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. شکست سقف الگوی مستطیل پس از یکروند صعودی، سیگنالی برای افزایش قیمت است و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است. حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
الگوی مستطیل صعودی در امتداد یک روند صعودی و زمانی که زمانی که قیمت بعد از روند صعودی، تثبیت میشود، شکل میگیرد. الگوی مستطیل نزولی نیز در امتداد روند نزولی شکل گرفته و معمولا زمانی که برای مدتی قیمت بعد از روند نزولی، تثبیت میشود، این الگو تشکیل می شود.
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث متقارن (Symmetrical Triangle): در تحلیل تکنیکال، الگوی مثلث متقارن به عنوان یکی از الگوهای ادامه دهنده روند شناخته میشود. در این الگو، پس از روند صعودی یا نزولی در بازار، قیمتها در یک بازه زمانی مشخص نسبت به نقطه شروع خود تثبیت میشوند و سپس دوباره به روند اصلی خود بازمیگردند. برای تعیین تارگت یا هدف قیمت در این الگو، میتوانید طول قاعده مثلث را اندازه گیری کرده و آن را به نقطه شکست الگو اضافه کنید.
الگوی مثلث صعودی (Ascending Triangle): الگوی مثلث صعودی یکی از الگوهای ادامهدهنده روند در تحلیل تکنیکال است. این الگو نشاندهنده قدرت خریداران نسبت به فروشندهها در بازار است و در صورت شکست الگو، قیمت به صورت صعودی ادامه مییابد. الگوی مثلث صعودی دارای دو ویژگی مهم است که نشاندهنده جمعیت حداکثری خریداران است:
- قیمت همیشه قادر به بازگشت به سقف قبلی است؛ به عبارت دیگر، فروشندگان قدرت چندانی برای جلوگیری از رشد سریع قیمت ندارند.
- کفهای الگوی مثلث نشان دهنده بازار افزایشی هستند. یعنی خریداران با هر نوسان کاهشی، قیمت را به سرعت بالا برده و فروشندگان امکان افزایش قدرت خود برای ایجاد یک کف پایینتر را ندارند.
الگوی مثلث نزولی (Descending Triangle): الگوی مثلث نزولی بهعنوان یک الگوی ادامهدهنده در نظر گرفته میشود و دقیقاً عکس الگوی مثلث صعودی است. در این الگو، فروشندهها نسبت به خریداران سرعت بیشتری دارند که در نتیجه موجب افت قیمت در بازار میشوند. در زمان شکستن الگو، حجم معاملات افزایش پیدا میکند.
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال (Flag)
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال، یکی از الگوهای ادامه دهنده روند است که در نمودارهای بازارهای مالی مشاهده میشود. این الگو به دو صورت پرچم مثلث و پرچم چهارگوش روی نمودار قیمت ظاهر میشود. الگوهای پرچم مثلثی و پرچم چهارگوش شباهتهای زیادی به یکدیگر داشته و اغلب رفتار مشابهی روی نمودار قیمت دارند؛ درواقع این پرچمها نشاندهنده توقف کوتاه در یک بازار فعال هستند.
الگوی پرچم، یک الگوی تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه است که به صورت یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی شکل میگیرد و با سری حرکات اصلاحی کوچک به شکل کانالهای افقی، مورب یا کنج متوقف میشود. براساس شکل نمودار، میتوان تشخیص داد که الگوی پرچم مشخصات صعودی یا نزولی دارد. هرچه فاز اصلاحی بیشتر طول بکشد و به سمت کنج سوق پیدا کند، احتمال ادامه حرکات قیمتی بزرگتر پس از شکست الگو بیشتر است. با شکست و تایید پرچم توسط حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد. به طور خلاصه، الگوی پرچم نشاندهنده توقف کوتاه در یک بازار فعال است که پس از آن بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد.
الگوی سقف و کف دوقلو و سه قلو
الگوی سقف و کف دوقلو: الگوی سقف و کف دوقلو یکی از رایجترین الگوهای برگشتی است و تشخیص آنها معمولاً ساده است. در الگوی سقف دوقلو، قیمتها در ادامه یک روند صعودی، دو قله همتراز را شکل میدهند که به شکل حرف M روی نمودار ظاهر میشود و به آن الگوی m در تکنیکال نیز گفته می شود. الگوی کف دوقلو به شکل حرف W روی نمودار ظاهر میشود و نحوه محاسبه تارگت قیمت در آن، کاملاً برعکس الگوی سر و شانه سقف است. بهترین عملکرد الگوی سقف و کف دوقلو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت رخ داده است. الگوی سقف دوقلو به عنوان یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو به عنوان نشانهای از احتمال صعود بازار در نظر گرفته میشوند. از لحاظ نموداری، این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است. در نهایت با تشکیل این الگو، انتظار میرود که روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد.
الگوی سقف و کف سه قلو: این الگو هم مانند الگوی سقف و کف دوقلو یک الگوی بازگشتی بوده و تنها با تغییر دو سقف یا کف به سه سقف یا کف شکل میگیرد. در صورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعالیت های خرید و فروش میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان شکل تکرار شود، الگوی نموداری مشاهده شده را به کف و سقف سهقلو تبدیل میکنند. معمولاً تشکیل الگوی سقف و کف سه قلو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. از آنجا که این الگو در ابتدا به صورت کف و سقف دوقلو بوده است، از نظر روانشناسی و خواص تکنیکالی، شباهت بسیاری به آن دارد و الگوی بازگشتی محسوب میشود.
الگوی سقف و کف گرد: الگوی کف گرد، یکی از الگوهای برگشتی نادر در نمودارهای قیمت است که اغلب در دورههای زمانی هفتگی و ماهیانه مشاهده میشود. این الگو در یک بازه زمانی طولانی، از نزول به خنثی و سپس به صعود تغییر مسیر میدهد. با این حال، تشخیص زمان مناسب خرید و فروش در این الگو بسیار سخت است؛ زیرا معمولاً قیمت با سرعت تغییر جهت میدهد و پیشبینی زمان بهبود به صعود بسیار دشوار است.
الگوی کنج در تحلیل تکنیکال (WEDGE)
الگوی کنج یکی دیگر از الگوهای نموداری تحلیل تکنیکال است. کنجها به شکل مثلثهای متقارن شبیه هستند و به عنوان یکی از الگوهای ادامهدهنده در نمودارهای تحلیلی شناخته میشوند. این الگو نیز از دو خط روند همگرا که در نقطه رأس به یکدیگر میرسند، تشکیل شده است، اما با مثلثهای متقارن در این مورد کنجها معمولاً شیبی به سمت بالا یا پایین دارند، تفاوت دارند.
در کل، دو نوع الگوی کنج در تحلیل تکنیکال وجود دارد: کنج افزایشی (Bullish Wedge) و کنج کاهشی (Bearish Wedge). در الگوی کنج افزایشی، روند اصلی بازار به سمت بالا و شیب کنج به سمت پایین است و پس از شکست الگو، روند اصلی به سمت بالا ادامه مییابد؛ در الگوی کنج کاهشی، روند اصلی بازار به سمت پایین و شیب کنج به سمت بالا است و پس از شکست الگو، روند اصلی به سمت پایین ادامه خواهد یافت.
الگوی الماس در تحلیل تکنیکال (Diamonds)
الگوی کف الماس، یکی از الگوهای برگشتی در بازار سرمایه است که در پایان یک روند نزولی شکل میگیرد. این الگو از دو مثلث متقارن کنار هم که در شکل یک الماس قرار گرفتهاند تشکیل میشود. کف الماس نشاندهنده فرسودگی جریان فروش و تردید سرمایهگذاران است. در نیمه اول الگوی الماس تکنیکال، نوسانات بازار در حال افزایش و در نیمه دوم آن، کاهش مییابد. برای محاسبه تارگت قیمت در الگوی کف الماس، باید حداکثر ارتفاع الماس در نقطه خروج رسم شود.
۳. بهترین الگوهای تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، هیچ الگوی نموداری به تنهایی بهتر از دیگر الگوها نیست. هر الگوی نموداری دارای ویژگیها و مشخصات خاص خود است و برای شناسایی روندها و تغییرات بازار، نیاز است به ترکیب آن با سایر ابزارهای تحلیلی و تجربه کافی. به عنوان مثال، الگوهایی مانند سر و شانهها، الگوی مثلث، الگوی کف و سقف مستطیل و الگوی پرچم از جمله الگوهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند. اما استفاده از هر الگوی نموداری به تنهایی، بدون در نظر گرفتن شرایط بازار و محیط کلی، به نتایج دقیقی نمیرساند. بنابراین، برای تحلیل تکنیکال، لازم است به صورت کلی و سیستماتیک الگوهای مختلف را در کنار هم استفاده کرده و با توجه به شرایط بازار و استراتژی معاملاتی، تصمیمگیری کنید.
بهترین رویکرد برای استفاده از الگوهای نموداری، درک دقیق از شرایط بازار است. اگر بازار به سمت نزول است، ممکن است الگوی سقف چند قلو بهترین الگو باشد که مشخص میکند چگونه قیمتها به سمت پایین پایان خواهد یافت. همچنین، در بازارهای صعودی، الگوی سر و شانه ممکن است بهترین راه برای تشخیص نقاط بالایی و پایینی باشد. هر چند، برای استفاده از الگوهای نموداری به صورت موثر، بهتر است که با چندین الگوی مختلف آشنا شوید و از تحلیلهای بیشتری استفاده کنید تا بتوانید بهترین تصمیم را در مورد معاملات خود بگیرید.
۴. نتیجه گیری
این مقاله این موضوع را بررسی میکند که الگوهای نموداری چیست؟ و انواع الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال کدام اند؟ همچنین ویژگی بهترین الگوهای تحلیل تکنیکال را بیان میکند.
در تحلیل تکنیکال، الگوهای نموداری بسیار مهم هستند و به صورت گسترده در تحلیل بازارها مورد استفاده قرار میگیرند. انواع مختلفی از الگوهای نموداری وجود دارند که هر کدام ویژگیها و نقاط قوت و ضعف خود را دارند. برای مثال، الگوهای ادامه دهنده روند مانند پرچم و مستطیل معمولاً به عنوان سیگنالهای ادامه روند به کار میروند و الگوهای قابل خاتمهدهی مانند سرشانه و شکل معکوس سرشانه به عنوان سیگنالهای برگشت روند معمولاً استفاده میشوند. با توجه به اینکه هر یک از این الگوها نقاط قوت و ضعف خود را دارند، بهترین الگوی نموداری برای تحلیل تکنیکال به میزان دانش و تجربه معاملهگر و شرایط بازار وابسته است.
دیدگاه کاربران
۲ دیدگاه
انقدر زحمت بکشیدین تایپ کردین چند تا عکس هم میزاشتین اگر طرف مبتدی باشه که از این اصلاحات سر در نمیاره و برای یک تریدر حرفه ای هم این مسایل خیلی پایه ای هست و زیاد به پیشرفتش کمکی نمیکنه
درود بر شما ممنونم حتما لحاظ میکنیم